-
حکمت خدا
جمعه 23 دیماه سال 1390 13:03
گنجشک به خدا گفت: لانه ی کوچکی داشتم ، آرامگاه خستگی ام، سرپناه بی کسی ام ، طوفان تو آن را از من گرفت. کجای دنیای تورا گرفته بود؟؟؟؟ خدا گفت : ماری در راه لانه ات بود، تو خواب بودی ، باد را گفتم لانه ات را واژگون کند ، آنگاه تو از کمین مار پرگشودی !!!!! چه بسیار بلاها که به واسطه ی محبتم دور کردم و تو به دشمنیم...
-
تک درخت عاشق
جمعه 23 دیماه سال 1390 13:02
لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را انتخاب کنید
-
معنای واقعی خوشبختی
جمعه 23 دیماه سال 1390 12:25
دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد… پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد. در آن سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می کرد. او که...
-
راز عشق
پنجشنبه 22 دیماه سال 1390 20:32
گفتار های دونالد والترز خیلی کوتاه است گاهی به یک خط هم نمیرسد. اما اگر هر یک از آنها را برای چند بار در روز بخوانید اثر عمیقی در روح شما خواهد داشت. هر گفتار برای یک روز است .یکی از روزهای زندگی شما که با تکرار این جملات و ورود مفهموم شان به ضمیر ناخود آگاه شما خیلی زیبا تر خواهد شد . در هر حالی که هستید به خصوص پیش...
-
سهراب
پنجشنبه 22 دیماه سال 1390 20:27
تو کجایی سهراب ؟ تو کجایی سهراب ؟ آب را گل کردند چشم ها را بستند و چه با دل کردند ... وای سهراب کجایی آخر ؟ ... زخم ها بر دل عاشق کردند خون به چشمان شقایق کردند ... تو کجایی سهراب ؟ که همین نزدیکی عشق را دار زدند ، همه جا سایه ی دیوار زدند ... ای سهراب کجایی که ببینی حالا دل خوش مثقالی است! .... دل خوش سیری چند ؟...
-
انتظار
پنجشنبه 22 دیماه سال 1390 20:13
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 روی دیوار روی سایه ایـــــ که به جا مانده از تو چشــــم می کشم و دهانی که بخندد به این همه تنهایی و انتـــظار ... این خانه بعد از تو فقـــــط دیوار استـــــ و تکه ذغالی که خطــــ می کشد نیامدنتـــــــــ را ...
-
خوشختی از دید چارلی چاپلین
پنجشنبه 22 دیماه سال 1390 20:02
عاشق شدن .آنقدر بخندی که دلت درد بگیر بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری عاشق شدن .آنقدر بخندی که دلت درد بگیر بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری برای مسافرت به یک جای خوشگل بری به آهنگ مورد علاقت از رادیو گوش بدی به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی از حموم که اومدی بیرون...
-
خنده تلخ
پنجشنبه 22 دیماه سال 1390 19:58
بچه که بودم بسنتی ام را گاز می زدند قیامت به پا می کردم چه بیهوده بزرگ شدم روحم را گاز می زنند و می خندم
-
جاده طولانی
پنجشنبه 22 دیماه سال 1390 19:53
من هنوزبه دوری عادت نکرده ام... جاده چقدرطولانی است؛ بادوزیده است ومیوه نمی داندکه بایدبیافتد. سرم سنگینی می کند... من هنوزبه تنهائی عادت نکرده ام، من هنوز به دوری عادت نکرده ام.
-
رویا
پنجشنبه 22 دیماه سال 1390 19:48
رویا. . . اسمش یادآور لحظه ها و احساسات قشنگه یه فکر یه حس شایدم یه تخیل ولی زیبا. . . شبا قبل خواب که همه ی دغدغه های روزمره تو ذهنت آزارت میدن و انقدرن که رو هم رو هم درگیرت میکنن و از همه چی خسته میشی چشماتو آروم میبندی و همه چی تاریکه و ترسناک ولی نه به دورو برت خوب نگاه کن... آره! یه جرقه میخوره تو ذهنت!آره درست...
-
دلتنگم
پنجشنبه 22 دیماه سال 1390 19:25
1. تنهائیم را، حصارمی کشم، مبادا درگیر شوی. ۲ تو آن بالا نگاه می کنی پائین بیا کمی، ببین چه قلب بزرگی دارم. ۳ اینجا، دلتنگی ام، بلندتراز روزهاست...
-
برو خوشبخت بشی
پنجشنبه 22 دیماه سال 1390 19:21
اگه رفتی اگه تنها موندم کاش همون آدم سابق بودی منو یادت نمیاد میدونم،تاهمینجاشم ازت ممنونم دیگه حتی نفسم درنمیاد،کاری جز دعا ازم برنمیاد برو خوش باش برو شیرینم،من به آینده ی تو خوش بینم برو که الهی خوشبخت بشی،مثل من درد جدایی نکشی! نوش جونت همه ی بی کسیام،برو خوشبخت بشی منو ول کردی با دل واپسیام،برو خوشبخت بشی اگه...
-
خوشبخت
پنجشنبه 22 دیماه سال 1390 18:31
گل آفتابگردان را گفتند: چراشبها سرت را پایین می اندازی؟ گفت :ستاره چشمک میزند، نمیخواهم به خورشید خیانت کنم.......... به سلامتی همه اونایی که مثل گل آفتابگردان هستند خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد