آسمان دلم

 

امروز آسمانِ دلِ من آبی ترین آبیست ...

و در این آبیِ یک دست و صاف ... باران گرفته است ...

بارانی لبریز از قاصدک هایِ یادِ تو ...

می بارد در دلم نرم نرم و دلپذیر ...

می پاشد به رویِ احساسم ... طعم هایِ بی نظیر ...

و من .. می بویم .. دانه دانه .. یادِ تو را ...

و پُر می کنم مشامِ جانم را از عطرِ حضور تو ...

حضوری که روشن است ...

حضوری که گرم است و صمیمی و مایه ی غرور ...

امروز ..

در کنارِ حسِ قشنگی که نوایِ گنجشکانِ پشتِ پنجره ام می ریزند در دلم

در کنارِ حسِ یا کریم .. حسیست در دلم .. به نامِ حسِ ( تو )

حسی که به دلم لبخندِ عمیقی می دهد ..

و من خوشحالم از اینکه در دلم .. بارانِ یادِ تو .. همیشگیست

اینگونه .. دلم تا همیشه زنده و پُر ترانه می ماند

زنده باد .. بارانِ قادصدک .. زنده باد .. بارانِ یادِ تو

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد